آرکتایپ یاغی؛ رهایی از هر آنچه دست و پاگیر است

آرکتایپ یاغی و مسائل جذاب پیرامون این کهن الگو، در این مقاله توسط آژانس برندسازی راهبر مورد بررسی قرار گرفته است.

سَری نترس با آرکتایپ یاغی

حتما در کتاب­‌ها، سریال­‌ها و فیلم‌­ها با داستان­‌هایی رو به رو شده­‌اید که در آن فرد یا گروهی قصد ایجاد تغییر و تحولات خاصی در شهر را دارند؛ سَری نترس دارند که در آن آرمان بزرگی قرار دارد. فرد یا افرادی که تشنه‌­ی شورش و در هم شکستن هنجارهای اجتماعی هستند و عموما ذاتی مبهم و پیچیده دارند. این مقاله متعلق به این آرکتایپ یا کهن ­الگوست. انسان­‌ها و برندهایی که در درون خود می‌­خواهند قوانین را در جهت رسیدن به یک دستاورد دیگر از بین ببرند.

اگر بخواهیم ریشه‌­های کهن­‌الگوی قانون شکن (Outlaw) که با نام یاغی (Rebel) نیز معروف است را جستجو کنیم، باید به سراغ داستان‌­ها، اسطوره­‌ها و افسانه‌­ها برویم. شخصیت­‌هایی مانند رابین هود که گویان داستان و روایت­‌هایش به قرن 15 میلادی بر می­گردد، کسی که اقتدار حاکمان شهر را در راه حمایت و دفاع از افراد ضعیف­‌تر، در هم می­شکند. کهن ­الگوی یاغی هویت خود را خارج از چارچوب و ساختارهای اجتماعی می­بیند چرا که به ارزش‌­ها و اصول عمیق‌­تری وفادار است. آرکتایپ قانون شکن حاضر است جامعه‌­ای را که در برابر سرکوب، بدبینی و سکوت تسلیم شده است را برای رسیدن به حقوق خود به حرکت در آورد.

آرکتایپ یاغی، پای ثابت ادبیات نمایشی

کهن­ الگوی قانون شکن، با فراتر رفتن از مرزهای فرهنگی و دوره های زمانی، اثری پاک نشدنی در ادبیات به جای گذاشته است. در ادبیات، قانون­ شکن اغلب به عنوان وسیله‌­ای برای کاوش در پیچیدگی­‌های طبیعت انسان و چشم انداز اخلاقی عمل می­‌کند. فئودور داستایوفسکی در “جنایت و مکافات”  شخصیت راسکولنیکف را قهرمانی قانون شکن تداعی می­کند، جوانی روشنفکر  که قتل را برای یک خیر بزرگتر توجیه می­کند. این رمان با آشفتگی روانی شخصیتی دست و پنجه نرم می‌­کند که در پی یک فلسفه شخصی از هنجارهای اجتماعی تخطی می­کند.

آرکتایپ یاغی و فروپاشی کاخ پوشالی برخی قوانین

در قلب کهن ­الگوی قانون شکن، تنش اساسی بین هنجارهای اجتماعی و اخلاق فردی نهفته است. قانون شکن، بنا به تعریف، خارج از مرزهای پذیرفته شده قانون و نظم وجود دارد و ساختار و هنجارهای اجتماعی را به چالش می­کشد. این شورش ذاتی علیه اقتدار، اغلب مخاطبان را مجبور می‌کند که با قطب‌نمای اخلاقی خود روبرو شوند و هنجارهای ثابت شده درست و غلط را زیر سوال ببرند. این ابهام اخلاقی و این رفتارهای یاغی‌­وار از آن­‌ها شخصیتی شرور و جنگ طلب در چشم مخاطب نمی­‌سازد بلکه مخاطب آن­‌ها را فرد پیچیده‌ای می­بیند که انگیزه و تجربیاتی در جهت خلق قانونی جدید دارد؛ چیزی که مخاطب را به همدلی و همذات پنداری با اقدامات قانون شکنانه­‌ی یاغی مجاب می­­کند.

ظهور آرکتایپ یاغی در دل شب

اگر در داستان­‌ها و فیلم‌­ها به خاطر آورید، اغلب افراد یا گروه‌­های قانون شکن در فضاهای تاریک، مبهم و مخفی حضور دارند. شب­‌ها را برای اقدامات قانون شکنانه خود انتخاب می­کنند و عموما در روزها نیز خود را از دیده شدن دور می­کنند. این افراد یا گروه­‌ها از ضعیف و کم رنگ شدن واهمه دارند و اغلب تلاش می­کنند تا از قضاوت­‌ها دور بمانند یا به آن­ها اعتنایی نکنند. هم­چنین نکته مهم در کهن الگوی قانون شکن این است که امکان رستگاری و ماندگار شدن به واسطه اقدامات و تفکراتی که دارند بسیار بالاست. در حقیقت مردم به دلیل از خودگذشتگی و یا کارهای فداکارانه گروه­‌ها یا افراد قانون شکن آن­ها را می­بخشند و هرج و مرج‌­های به وجود آمده را نادیده می­گیرند. 

تصویر مربوط به ویژگی های آرکتایپ یاغی، طراحی شده توسط آژانس برندسازی راهبر

اما چه برندهایی یاغی هستند؟

اگر از طرفداران دنیای برندسازی باشید، یقینا می­دانید که هر برندی در پی خلق هویت خود یکی از آرکتایپ‌­ها یا کهن­ الگوها را به همراه دارد. هستند برندهایی که با داشتن هویتی ساختار و قانون شکن در پی چیزی دیگر در صنعت خود هستند. در این بخش می­خواهیم با ویژگی­‌های برندهای یاغی با قانون شکن آشنا شویم.

همان طور که گفتیم، کهن­ الگوی قانون شکن، مشتاق رهایی از ظلم، ساختار و چارچوب است و همیشه پیشرو و ریسک­ پذیر هستند. برندهایی که هویت‌­شان با این کهن ­الگو ارتباط معنادار بیشتری دارد، تمایل به دگرگونی و انقلاب دارند تا تغییراتی در جهان به وجود آورند. این برندها با هرگونه قانون­مندی و انطباق مهالف هستند و وضعیت عادی، پذیرفته شده یا به طور کلی وضعیت موجود را برای رسیدن یا ساختن چیزی بهتر محکوم می­کند.

برندهای قانون شکن شاید بر خلاف تصور، به اصالت و هدف خود تعهدی تزلزل ­ناپذیر دارند. چیزی که این برندها را در جهت خواسته‌­های خود هدایت می­کند سود حاصل از فروش محصولات یا خدمات نیست بلکه اعتقاد آن­ها به اهداف و ارزش­‌هایشان است. برندهای قانون شکن یا یاغی خود را با این اهداف والا و فراتر از کیفیت محصولات و خدمات به مخاطبان هدف خود معرفی می­کنند. این اهداف یا ارزش­‌ها ممکن است حمایت از عدالت اجتماعی، پایداری محیطی یا دغدغه‌­های انسانی باشد.

ارزش‌های آرکتایپ یاغی

برندهای یاغی به دنبال شکستن هنجارهای تثبیت شده و مدل‌­های کسب و کار سنتی هستند. در حقیقت آن­ها با کمک روحیات شورشی و قانون شکنانه خود به دنبال ابتکار و نوآوری هستند. این تمایل برای در هم شکستن هنجارهای مرسوم در بازار نه تنها برندهای یاغی را از سایر رقبا متمایز می‌کند بلکه با جلب توجه کردن می­توانند به عنوان رهبران تغییر در صنایع خود دیده و شناخته شوند.

هم چنین باید گفت که عناصر و  زبان بصری و کلامی برندهای قانون شکن اغلب جسورانه، غیر متعارف و به یاد ماندنی است. این برندها اهمیت برجسته شدن در یک بازار شلوغ را به خوبی درک می‌کنند. برندهای یاغی خواه از طریق طراحی هیجان‌انگیز، بسته‌بندی جدید یا کمپین‌های تبلیغاتی هیجان­انگیز باشد، هدفشان این است که از امور پیش پا افتاده فاصله بگیرند و تخیل مخاطبان هدف و مصرف‌کنندگان خود را جذب کنند. این برندسازی متمایز هویتی قوی برای آن­ها ایجاد می­کند که به یادآوری برند و وفاداری مصرف­‌کننده کمک می­کند. 

شعار،صدا و پیام برند آرکتایپ یاغی طراحی شده توسط آژانس برندسازی راهبر

شبکه‌سازی اولویت آرکتایپ یاغی

برندهای Rebel به جای اینکه صرفاً یک پایگاه از مشتریان داشته باشند، ایجاد جامعه‌­ای از افراد همفکر را در اولویت قرار می­دهند و برای جامعه­ سازی و شبکه ­سازی تلاش می­کند. آن­ها نقش قدرتمند مصرف­ کنندگان و مشتریان وفادار و توانمند را در شکل دادن به روایت‌­های برند تشخیص می­‌دهند و از طریق رسانه‌­های اجتماعی، بازاریابی تجربی و کمپین‌­های تعاملی، مخاطبان خود را به طور فعال در داستان برند مشارکت می­دهند. این حس اجتماعی بودن، ارتباط عمیق‌تری بین برند و مصرف‌کنندگان آن ایجاد می‌کند و قبیله‌ای را می­سازد که دارای هویت و ارزش‌های مشترک هستند.

هم چنین باید به این موضوع اشاره کرد که برندهای قانون شکن به شدت از روندهای فرهنگی و مسائل اجتماعی آگاه هستند. آن­ها در گفتگوهای جاری مشارکت می­کنند و اغلب از پلتفرم‌­های خود برای اظهار نظر اجتماعی یا سیاسی استفاده می­کنند. این برندها با همسویی خود با مسائل معاصر، خود را به عنوان برندهای آگاه از مسائل اجتماعی نشان می‌دهند و برای مصرف‌کنندگانی که بیشتر از یک خرید ساده  به دنبال یک برند مقتدر هستند، جذاب­‌اند. این ارتباط فرهنگی و اجتماعی به روایت برند عمق می‌­بخشد و حس مرتبط بودن را در چشم مصرف کنندگان تقویت می­کند.

آرکتایپ  یاغی در برندسازی

برندهای قانون شکن در فرآیند برندسازی خود به ویژگی­‌های گفته شده از جمله اصالت و تعریف هدف، نوآوری و درک مسائل روز و همراهی مصرف­‌کنندگان و مشتریان خود، توجه دارند. این برندها نماد تغییر از شیوه‌­های تجاری مرسوم هستند و بر اهمیت هدف، شفافیت و ایجاد جامعه تأکید دارند. همان طور که بازار همچنان به تکامل خود ادامه می­دهد، برندهای یاغی احتمالا نقش موثری در این تکامل ایفا می­کنند، وضعیت موجود را به چالش می­کشند و استانداردهای جدیدی را برای موفقیت در دنیای تجارت و بازاریابی تعیین می­کنند. برندهای قانون شکن روایت­‌هایی را از خود و محصولات و خدمات­شان می­سازند که مصرف‌کنندگان را دعوت می‌کنند تا بخشی از جنبشی باشند که فراتر از تجارت است و روحیه مشترک یاغی بودن و اصالت را در بر می‌گیرد.

هارلی دیویدسون؛ یاغیِ دنیای قانون شکن­ها

برند موتور سیکلت آمریکایی هارلی دیویدسون که در سال 1903 خلق شده است، یکی از تولیدکنندگان نمادین موتور سیکلت در جهان است که با داشتن ویژگی­‌هایی که در ادامه آن را بررسی خواهیم کرد، به یکی از بهترین نمونه­‌های برند یاغی یا قانون شکن در دنیای برندسازی تبدیل شده است.

تصویری از موتور برند هارلی دیویدسون به عنوان آرکتایپ یاغی

هارلی دیویدسون با موفقیت خود را به عنوان نمادی از آزادی، فردیت و جاده باز معرفی کرده است. “سبک زندگی هارلی” اغلب به عنوان رهایی از محدودیت های اجتماعی و استقبال از هیجان بزرگراه باز به تصویر کشیده می­شود. این روایت با روحیه سرکش کسانی که به دنبال جایگزینی برای سبک زندگی مرسوم هستند، همسو می­ شود. هم چنین طراحی و زیبایی شناسی موتورسیکلت های هارلی دیویدسون کمک قابل توجهی به ایجاد تصویری قانون شکن از این برند می­کند. موتورسیکلت‌­های سنگین، قدرتمند و اغلب پر سر و صدا، حال و هوای ناهموار و سرکش را از خود ساطع می­کنند.

تصوری از موتورسوار هارلی دیویدسون به عنوان آرکتایپ یاغی

این برند معروف اثری محو نشدنی در فرهنگ عامه، به ویژه از طریق فیلم‌ها، نمایش‌های تلویزیونی و موسیقی بر جای گذاشته است. در فیلم‌هایی مانند «ایزی رایدر» موتورسیکلت‌های هارلی در روایت شورش علیه ارزش‌های جریان اصلی نقش محوری داشتند. این نفوذ فرهنگی ارتباط برند را با روح شورشی تقویت کرده است. خود جامعه هارلی دیویدسون در ساختن هویت سرکش این برند نقش دارد. حس برادری و رفاقت در میان موتور سواران هارلی خرده فرهنگی را ایجاد می کند که اغلب به عنوان شورشی علیه جریان اصلی تلقی می­شود. رویدادهایی مانند رالی­‌های موتور سیکلت به تصویر برند به عنوان محل تجمع کسانی که استقلال و عدم انطباق را گرامی می­دارند، کمک می­کند.

ما زنده‌ایم که ادامه‌دهیم

استراتژی­‌های بازاریابی و برندسازی هارلی دیویدسون به طور مداوم بر جنبه­‌های احساسی داشتن موتورسیکلت تاکید کرده است. به عنوان مثال، شعار ” Live to Ride, Ride to Live”، حس زندگی بر اساس شرایط و لذت بردن از آزادی جاده را منتقل می­کند. چنین پیام‌هایی تصویر سرکش و قانون شکن بودن برند را تقویت می‌کند. هم چنین توانایی هارلی دیویدسون در حفظ وجهه یاغی بودن خود در طول چندین دهه، گواهی بر جذابیت ماندگار این برند است. علی‌رغم تغییر در نگرش های اجتماعی و روند بازار، هارلی دیویدسون جایگاه خود را به عنوان نماد قانون شکن حفظ کرده است و در عین حال هویت اصلی خود را برای نسل‌­های جدید جذاب می­کند.

شعار برند هارلی دیویدسون با عنوان "Live To Ride , Ride To Live " به عنوان برندی یاغی

در این مقاله سعی شد تا با زوایای مختلفی از کهن ­الگوی قانون شکن و برندهایی که در ذات خود ویژگی­‌های یاغی­‌گونه دارند، آشنا شوید. کهن ­الگوی قانون شکن، با ریشه‌­هایی که عمیقاً در اسطوره‌­ها، افسانه­‌ها و ادبیات نهفته است، از میل جهانی انسان برای خودمختاری، به چالش کشیدن وضعیت موجوئ و تعقیب هدفی بالاتر صحبت می­کند. در سراسر فرهنگ‌ها، یاغی‌­ها برای سرپیچی از هنجارهای اجتماعی برخاسته‌اند و نظم مستقر را زیر سؤال می‌برند.

معرفی آرکتایپ عاصی (Rebel) در پادکست رادیو برند

رادیو برند که پادکستی تخصصی در حوزه برندسازی است، در این اپیزود به بررسی تمامی جوانب کهن الگوی عاصی پرداخته است.

حرف آخر

در این مقاله سعی شد تا با زوایای مختلفی از کهن ­الگوی قانون شکن و برندهایی که در ذات خود ویژگی­‌های یاغی‌­گونه دارند، آشنا شوید. کهن ­الگوی قانون شکن، با ریشه‌­هایی که عمیقاً در اسطوره­‌ها، افسانه­‌ها و ادبیات نهفته است، از میل جهانی انسان برای خودمختاری، به چالش کشیدن وضعیت موجود و تعقیب هدفی بالاتر صحبت می­کند. در سراسر فرهنگ‌ها، یاغی‌­ها برای سرپیچی از هنجارهای اجتماعی برخاسته‌اند و نظم مستقر را زیر سؤال می‌برند.

در دنیای برندسازی این کهن‌­الگو از طریق برندهای شورشی  خود را نشان می­دهند. این برندها که به اصالت، نوآوری و تعهد به ارزش‌­های اجتماعی پایبند هستند، در تعامل پیچیده روندهای فرهنگی، انتظارات مصرف­‌کننده و پویایی بازار حرکت می کنند و به عنوان نیروهایی که وضعیت موجود را به چالش می­کشند شناخته می­شوند.

از آنجایی که مصرف­‌کنندگان عموما به سمت برندهایی گرایش پیدا می­کنند که ارزش ها و آرزوهای آن­ها را منعکس می­کند، برندهای قانون شکن به عنوان چراغ­‌های فردیت و اصالت در یک بازار شلوغ عمل می­کنند. توانایی آن­ها برای بهره بردن از آگاهی جمعی، ایجاد جرقه گفتگو و ایجاد جوامع حول آرمان­‌های مشترک به تبدیل  آن­ها به تأثیرگذاران فرهنگی و عوامل تغییر اجتماعی کمک می­کند. در حالی که برندهای یاغی به ساختن جایگاه خود در بازار ادامه می­دهند، افرادی با کهن ­الگوی قانون شکن را دعوت می کند تا سفری برای شناخت خود، توانمندسازی و جامعه‌­سازی شروع کنند.

منابع:

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *