این محتوا شامل:
Toggleآرکتایپ برند
مقدمه
این مقاله در ارتباط با مفهوم آرکتایپ برند در تبیین شخصیت برند است.
در دنیای امروزِ ما تنها چیزی که ثابت است، تغییر است. دورانی را تصور کنید که از نام شما بر روی کرهزمین فقط یکنفر بوده است. در آن زمان احتمالا با آوردن هر اسم، تصویر و چهره یک فرد مشخص در ذهن همه نقش میبست. پس از گذشت مدتی با بالارفتن تعداد اسامی مشابه در دایره شناخت هر فرد، قسمت دوم اسم (نام فامیل) افراد بود که باعث ایجاد تفاوت و تشخیص آنها میشد. با بیشتر شدن فامیلیهای مشابه، کمکم ویژگی های هر فرد، ملاکی برای تمایز دادن افراد از یکدیگر شد.
الوین تافلر و دو انقلاب تأثیرگذار
الوین تافلر (Alvin Toffler)، فیلسوف و نویسنده شهیر آمریکایی که از او به عنوان آیندهنگرِ آیندهنگرها یاد میشود در کتاب “موج سوم” مراحل گذار را در کشورهای در حال توسعه پیشبینی کرد. شاید برایتان جالب باشد که او در سال 1980 که این کتاب را منتشر کرد، دنیای مجازی و هوش مصنوعی را پیشبینی کرده بود.
از نظر تافلر، در زمان نوشتن این کتاب، بشریت دو دوره (انقلاب) کشاورزی و صنعت را پشت سر گذاشته بود و در آن نقطه زمانی در دوران فراصنعتی و یا ورود به عصر فنآوری اطلاعات قرار داشت. از نظر او عصر فنآوری اطلاعات یا بهروایتی عصر رایانهها و شبکهها، جهانی را ترسیم مینماید که بر پایه شبکههای رایانهای و تعاملات کاربران با رایانهها شکل گرفته است. او کشاورزی را موج اول، انقلاب صنعتی را موج دوم و عصر فنآوری اطلاعات را موج سوم نامید. او عقیده داشت که جهان هم اکنون در حال گذار از موج سوم به موج چهارم می باشد. عصری که عصر مجازی نامیده میشود و بر پایه فناوریهای سه بعدی به وجود خواهد آمد.
تقسیم بندی بازاریابی توسط فیلیپ کاتلر
بعدها فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) که او را پدر علم بازاریابی نوین مینامند در کتاب مارکتینگ سه (Marketing 3) با الگو گرفتن از کتاب تافلر که به آن اشاره کردیم، بازاریابی را به سه قسمت دسته بندی کرد:
بازاریابی 1
از نظر او بازاریابی شماره یک، دوران گذار از عصر کشاورزی (عصر تولید محور) به دوران انقلاب صنعتی (عصر محصول محور) است.
بازاریابی 2
او دوران گذار از انقلاب صنعتی (عصر محصول محور) به دوران IT یا همان فنآوری اطلاعات (عصر مشتری محوری) را بازاریابی شماره دو نامید.
بازاریابی 3
نهایتا کاتلر دوران گذار از عصر IT (عصر مشتری محوری) به دوران هوش مجازی (عصر ارزش محوری) را بازاریابی شماره سه نامید.
از نظر کاتلر، برندها باید به روح و روان انسان توجه بیشتری داشته باشند. او به منظور بقا و پابرجایی هر برندی دو عبارت را به آن ها توصیه کرد.
- روح و روان آدمی را تسخیر کنید.
- در قلب انسانها صادقانه و عمیقا نفوذ کنید.
به عقیده او هر برندی، در عصر حاضر، اگر دو عبارت بالا را رعایت نکند باید چشم انتظارِ فراموش شدن برند خود باشد و برای انحلال لحظه شماری کند!
اهمیت ارتباط عمیقتر با مخاطبین توسط برندها
روزی که نیوتون نظریه خود را بیان کرد کسی حرف او را باور نکرد و او برای اثبات حرف خود بیان کرد که بر شانه غولهای علم ایستاده است. کاتلر نیز برای اثبات حرفهایش بر شانه غولهای علم یعنی الوین تافلر ایستاد.
تمامی این مقدمهها برای این بود تا به این برسیم که در دوران حاضر، تنها راه موفقیت و ایجاد تمایز میان سایر رقبا برای هر برندی، نفوذ به قلب و روح آدمی است. مرحله ای که کاتلر از آن با عنوان “دایه مهربان تر از مادر” یاد میکند.
هویت؛ لازمه برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبین
هر برندی که بخواهد با روح انسان ارتباط برقرار کند، باید داستانی داشتهباشد و از چیزی نشأت گیرد. در واقع هدف ما این است که مخاطبین ما، ما را چیزی فراتر از یک وسیله برای رفع نیازهایشان ببینند و ارتباطشان را تا سر حد ممکن با ما حفظ کنند و این امر تنها زمانی اتفاق میافتد که برند ما، دارای هویت و شخصیتی مشخص باشد. ما قابلیت این را داریم که تمامی دوستان و افرادی را که به آنها وابستگی داریم، بدون آنکه نامی از آنها ببریم و فقط با خصوصیاتشان، آنها توصیف کنیم. این امر باید برای هر برند موفقی اتفاق بیفتد.
ما زمانی میتوانیم ادعای موفقیت داشته باشیم که وقتی نام برند ما بر زبان میآید، یک شخصیت برند انسانگونه، متناسب با اهداف و هویت برند ما در ذهن همه افراد نقش ببندد. برای مثال یک برند تولید کننده جواهر احتمالا خانمی خوشپوش، جذاب و مستقل است تا یک کودک بازیگوش.
خلق شخصیت برند
اگر علم برندسازی را مانند جعبه ابزاری تصور کنیم، هر فصل و هر بخش آن، ابزاری است که به ما با توجه به نیازهایمان یاری میرساند. یکی از این ابزار ها که نقش مهمی دارد و در ابتدای تولد هر برندی همانند نام و نام خانوادگی برای هر کودک تازه متولد شده، موجب متمایز شدن آن میشود کهن الگوهای برند یا همان آرکتایپهای برند است.
آرکتایپ (Brand Archetype) چیست؟
آرکتایپها یا همان کهن الگوها در واقع 12 شخصیتِ انسانی هستند که تمامی ما در زندگی برای هر کدام مثالی سراغ داریم و همین ویژگی باعث برقراری ارتباط بهتر ما با آنهاست. این شخصیتهای برند در واقع، متر و معیار ما برای طراحی مواردی بسیار حیاتی مثل هویت بصری، شعار برند، لحن برند و …هستند. این کهن الگوها و شخصیتهای برند منجر به ارتباطی عمیق با برند میشوند. دلیل این ارتباط نیز الگوهای پیشفرضی است که در ذهن تمامی ما شکل گرفته است. در واقع میتوان مدعی شد که هر یک از 12 آرکتایپ برند، نماینده مجموعهای از الگوهای ذهنی است که در ذهن افراد وجود دارد.
کهن الگوها از کجا آمدهاند؟
برای اولین بار ایده کهن الگوها را افلاطون، فیلسوف یونانی هنگامی که در مورد تعمیم قدرت خدایان صحبت میکرد مطرح کرد. به عقیده او همهچیز در دنیا بر پایه همین الگوها استوار بود. در سالهای بعد افراد بسیاری این الگوها را در زمینههای مختلف تعمیم دادند اما کارلیونگ (Carl Jung) روانشناس مشهور سوئیسی که کتاب های بیشماری در این زمینه دارد، پیشنهاد داد که رفتار و اعمالِ ناخودآگاه انسان را میتوان به داستانهای اساطیریِ رخ داده در تاریخ که همه انسان ها نسبت به آنها آشنایی دارند تعمیم داد. از نظر یونگ این کهن الگوها همگی مربوط به خصایص و میلهای انسانی است. برای مثال کهن الگوی قانونشکن (Outlaw) با میل ما به رهایی، حاکم (Ruler) به میل ما برای تسلط و خالق (Creator) با میل ما به نوآوری مرتبط اند.
کهن الگوهای یونگ برای اولین بار توسط مارگارت مارک و کارول پیرسون در کتاب “قهرمان و قانونشکن: ساختن برندهای فوقالعاده از طریق قدرت کهن الگوها” وارد دنیای برندسازی شدند. در واقع آرکتایپهای برند تبدیل به ابزاری قدرتمند برای تبیین شخصیت برند شدند.
نیم نگاهی به کهن الگو و آرکتایپهای 12 گانه
تا به اینجا با اهمیت، مفهوم و چیستی آرکتایپها و شخصیت برند در برندسازی آشنا شدید. حال وقت آن رسیده که با هر یک از 12 آرکتایپ برندسازی، به طور مختصر آشنا شوید.
1- کهنالگو و آرکتایپ درستکار (The Innocent)
آرکتایپ معصوم فردی خواهان امنیت است و از نیمه پر لیوان به همهچیز مینگرد. برای یک برند با کهن الگویِ رفتاریِ معصوم، همانند یک مادر و دایه، شادی، اعتماد و پاکی جزو ارزش های اصلی است.
2- کهن الگو و آرکتایپ قانونشکن (The Outlaw)
کهن الگوی قانونشکن خواهان رهایی است. فلسفه این آرکتایپ در یک جمله خلاصه میشود. “قوانین برای شکسته شدن ساخته شدهاند“.
3- کهن الگو و آرکتایپ جادوگر (Magician)
آرکتایپ جادوگر میل رسیدن به قدرت از طریق راههای آسانتر است. آنها رویاپردازانی هستند که معتقدند هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. شما مثالهای زیادی از این کهن الگو را در برندهای سرگرمی و همچنین محصولات زیبایی پیدا خواهید کرد.
4- کهن الگو و آرکتایپ دانا (The Sage)
کهن الگو یا آرکتایپ دانا همیشه به دنبال پیداکردن حکیمانهترین راه برای انجام هرکاری است. برای مثال، برندهایی که در زمینه آموزش فعال هستند میتوانند از کهن الگوی دانا برای برقراری ارتباط با مخاطبین هدف خود استفاده کنند.
5- کهن الگو و آرکتایپ جستجوگر (The Explorer)
آرکتایپ جستجوگر طرفدار آزادی است. با استفاده از این کهن الگو برای یک برند، قابلیت داستان سراییهایی با مضامین جسارت و هیجان را خواهید داشت.
6- کهن الگو و آرکتایپ برند قهرمان (The Hero)
کهن الگوی قهرمان هیچ ترسی از شرکت در هر گونه چالشی را ندارد. این آرکتایپ همیشه در بهترین زمان و مکان ممکن با شجاعت سر میرسد. این آرکتایپ را در برندهای ورزشی به وفور خواهیم یافت.
7- کهن الگو و آرکتایپ برند خالق (The Creator)
کهن الگوی خالق همیشه خواهان نوآوری است. برندهایی با این آرکتایپ، جسور هستند و از امتحان کردن راهحلهای جدید هیچگونه ترسی ندارند. برندهایی در زمنیه فنآوری که مدام نیاز به چابک بودن و پاسخ به نیازهای روز افزون مخاطبین خود دارند، جزو مشتریان دست به نقد این آرکتایپ هستند.
8- کهن الگو و آرکتایپ برند حامی (The Caregiver)
کهن الگوی حامی همیشه مشتاق به ارائه خدمات است. فلسفه این آرکتایپ نوع دوستی است. برندهایی با این کهن الگو در هر زمینهای از هیچ کمکی به مخاطبین خود دریغ نخواهد کرد.
9– کهن الگو و آرکتایپ برند دلقک (The Jester)
کهن الگوی دلقک همیشه میل به لذت بردن از هر چیزی را دارد. او در بدترین شرایط نیز بهانهای برای خندیدن پیدا میکند. برندهایی با این کهن الگو و شخصیت برند برای جلب توجه از کمی شیطنت و شوخی بهره میبرند.
10- کهن الگو و آرکتایپ برند حاکم (The Ruler)
کهن الگوی حاکم همیشه دوست دارد که افرادِ موجود در دایره شناخت خود را کنترل کند. این آرکتایپ قابلیت این را دارد که قدرت و اعتبار را برای برند به ارمغان بیاورد. برندهایی که محصولات لوکس و خدماتی با هزینه بالا دارند، میتوانند از این کهن الگو استفاده کنند.
11- کهن الگو و آرکتایپ برند مردمعمولی (The Regular Guy)
این کهن الگو را همیشه با ویژگی انعطافپذیر بودن میتوان شناخت. برندهایی با این کهن الگو خونگرم، دوستانه و فروتن هستند.
12- کهن الگو و آرکتایپ برند عاشق (The Lover)
کهن الگوی عاشق همانند معشوقی زیبارو، هوش را از سر میبرد و تمامی جنبههای عقلانی ما را فلج میکند. استفاده از این کهن الگو برای برندهای شکلات و یا لوازم آرایشی بسیار رایج است.
کلام پایانی
برای انتخاب کهن الگوهای هر برند، باید تمامی زوایای یک برند بررسی شود. شما نسبت به فردی که هر روز یک شخصیت متفاوت دارد چه دیدگاهی دارید؟ شخصیت برند شما باید چیزی باشد که در طول زمانهای متمادی بتوانید با آن مانور دهید. شما لباسی را که بخواهید برای مدت زمانی طولانی بپوشید سنجیدهتر انتخاب خواهید کرد. آژانس برندسازی راهبر به پشتوانه تجربیات خود در زمینه تحقیقات بازار برای برندهای مختلف، تمامی نقاط قوت و ضعف بازار را میشناسد و قابلیت این را دارد که با طراحی تخصصی شخصیت برند شما، بکر ترین بازار را برای شما به ارمغان بیاورد.
منابع
Written By Martina Bretous, 25 September 2022
3 Tips to Create a Brand Archetype for Your Business [+ 4 Examples]
https://blog.hubspot.com/marketing/brand-archetypes
How to Unlock the Power of Brand Archetypes
https://www.ignytebrands.com/unlocking-the-power-of-brand-archetypes/
The 12 brand archetypes – where do you fit in?
https://woven.agency/insights/12-brand-archetypes/
Brand Advantage: Become Your Own Archetype
https://brandingstrategyinsider.com/brand-advantage-become-your-own-archetype/
بدون دیدگاه