ارتباطات یکپارچه بازاریابی برند(IMC)

“این بلاگ یک مقاله کاربردی در مورد ارتباطات یکپارچه بازاریابی است”

مقدمه

مدت­‌هاست که در اینستاگرام یا دیگر بسترهای آنلاین، تعداد فروشگاه­‌های اینترنتی بسیار زیادی شروع به فعالیت کرده‌­اند. حتما شما هم تجربه تعامل با آن‌ها را داشته­‌اید. در زمان‌های مختلف ممکن است این اتفاق پیش بیاید که ما پیام­‌ها و برداشت­‌های متفاوتی از فعالیت­‌های یک برند یا کسب و کار داشته باشیم. برای مثال، پیام تبلیغاتی یک برند فرضی در اینستاگرام متفاوت از پیامش در وب­سایت فروشگاهی­‌اش است و یا ممکن است تجربه برخوردهای کلامی مختلفی را از یک مجموعه داشته باشید؛ به عنوان مثال، لحن پیام نوشتاری ادمین متفاوت از لحن گفتاری اپراتور فروش باشد. این در حالی است که تمامی رفتارها و تعاملات ما با برندها (چه برندی شناخته شده و مشهور و چه یک آنلاین‌شاپ ساده و کوچک) برداشت و درک ما را نسبت به آن­‌ها شکل می­‌دهد و در تصمیمات بعدی ما نیز تاثیرگذار خواهد بود.

از کوزه همان برون تراود که در اوست!

اگر شما در حال حاضر مالک یک برند هستید یا یک فروشگاه اینترنتی کوچک دارید و یا حتی به تازگی قصد راه‌­اندازی چنین فعالیتی را دارید، این مقاله برای شما نوشته شده‌است. در این بلاگ سعی داریم تا با ابزاری به نام “ارتباطات یکپارچه بازاریابی برند” آشنا شویم که می­‌تواند کسب و کار و یا برند ما را از سردرگمی خارج کند.

تصویر دورنما که همانند ارتباطات یکپارچه بازاریابی برند قادر است ما را از سردرگمی نجات بخشد.

یکپارچگی در برندسازی

شاید بهتر است قبل از اینکه با مفهوم ارتباطات یکپارچه بازاریابی (Integrated Marketing Communication) یا همان IMC آشنا شویم، نگاهی به مفهوم یکپارچگی بیندازیم. هنگام فرآیند برندسازی پایبندی مداوم به مجموعه‌­ای از ارزش‌­ها و وعده­‌ها در تمامی ابعاد و جنبه­‌های هویت برند، یک عامل ضروری است که باعث می­‌شود تصویر حقیقی و درستی از برند ساخته و حفظ شود و این اطمینان حاصل گردد که اقدامات و پیام‌­های برند با ارزش‌­ها و اصول مطرح شده هماهنگ و همسو باشد. یکپارچگی یا همان Integration در برندسازی می‌­تواند روابط محکم و پایداری را بین برند و مشتری ایجاد کند. با اتفاق افتادن این امر مشتریان به احتمال بسیار زیاد به طرفداران و وفاداران برند تبدیل می­‌شوند و می­‌توانند از برند مدنظرشان در مقابل فعالیت­‌های رقابتیِ رقبا، محافظت کنند.

مفهوم ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC)

حال با درک و درنظر گرفتن این جنبه از مفهوم یکپارچگی، می‌­توانیم به سراغ مفهوم ارتباطات یکپارچه بازاریابی برویم. ارتباطات یکپارچه بازاریابی مانند یک جعبه ابزار کامل و جامع است که تلاش دارد با ادغام و یکپارچه‌سازی ابزارها و کانال­‌های مختلف، پیام­‌های ثابت و موثری را به مخاطبان هدف منتقل کند. هر یک از ابزارهای IMC می­‌تواند مسیر استراتژیکی برای دستیابی برند به اهداف بازاریابی‌­اش مانند ایجاد آگاهی از برند، ایجاد تعامل با مشتری و یا فروش بیشتر باشد. در ادامه نگاهی به برخی از  ابزارهای مهم ارتباطات یکپارچه بازاریابی خواهیم داشت.

لیست ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا همان IMC Tools که شامل تبلیغات، روابط‌ عمومی، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی، اسپانسرینگ و حامی‌گری، بازاریابی آنلاین و اینترنتی، بسته بندی، خدمت به مشتری و بازاریابی شبکه‌های اجتماعتی است.

تبلیغات (Advertising)

تبلیغات از مهم‌­ترین و موثرترین ابزارهای موجود برای رشد و ارتقای یک برند است. ابزار تبلیغات شامل تبلیغ پولی محصولات یا خدمات از طریق کانال­‌های رسانه­‌ای مختلف مانند تلویزیون، رادیو، تبلیغات چاپی، آنلاین و رسانه‌­های اجتماعی است. این گزینه ابزار قدرتمندی برای دستیابی به مخاطبان گسترده و ایجاد شناخت از برند است در صورتی که پیام آن با اهداف استراتژیک برند همسو و هماهنگ باشد.

روابط عمومی (Public Relations)

روابط عمومی بر مدیریت شهرت و ادراک عمومی از یک سازمان تمرکز دارد. فعالیت­‌های روابط عمومی شامل روابط رسانه‌­ای، بیانیه­‌های مطبوعاتی، رویدادها و مدیریت بحران است. تصویر عمومی مثبت اعتبار برند را افزایش می‌دهد و از دیگر تلاش­های بازاریابی حمایت می­کند.

پیشبرد یا ترویج فروش (Sales Promotion)

پیشبرد یا ترویج فروش بر روی عواملی تمرکز دارد که برند در کوتاه‌­مدت بتواند فروش بیشتری از محصولات و خدمات­اش را تجربه کند. این مورد تبلیغات شامل مشوق‌­های کوتاه مدتِ مختلفی مانند تخفیف، کوپن، مسابقه و هدایا می­باشد. تمامی ابزارها برای تحریک فروش فوری، جذب مشتریان جدید و تلاش برای حفظ مشتریان موجود استفاده می‌شوند.

تصویر یک بلندگو که نماد ترویج فروش(Sales Promotion) یکی از مراحل ارتباطات یکپارچه بازاریابی است.

حمایت‌مالی یا اسپانسرینگ (Sponsorship)

حمایت مالی شامل حمایت از رویدادها، سازمان‌ها یا اهدافی مشخص در ازای مزایای تبلیغاتی است. این ابزار می­‌تواند به برندها در دستیابی به مخاطین جدید، فرصت تبلیغ محصولات و خدمات و بیشتر دیده شدن کمک کند. نکته مهم در اسپانسرینگ  این است که حوزه انتخابی برای حمایت مالی باید با مخاطبین آن برند و ارزش‌های آن‌ها هماهنگ باشد.

لباس تیم فوتبال منچستریونایند (Manchester United) انگلیس از سال 2014 تا 2021 توسط برند خودروسازی شورلت (Chevrolet) آمریکا حمایت می‌شد و شورلت اسپانسر اصلی منچستریونایتد در این سال‌ها بود. اسپانسرینگ یکی از موضوعات اصلی ارتباطات یکپارچه بازاریابی است.
یکی از اسپانسرهای تیم فوتبال منچستریونایتد در سال‌های 2014 تا 2021، برند شورلت بود. تخمین زده می‌شود که شورلت در حدود 559 میلیون دلار به منچستریونایتد در طول این دوره پرداخت کرده.

بازاریابی مستقیم (Direct Marketing)

بازاریابی مستقیم همان طور که از نام­ آن پیداست، تلاش می­کند به صورت کاملا مستقیم و بی واسطه با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کند. عموما این هدف از طریق کانال­هایی مانند ایمیل، پست مستقیم، بازاریابی تلفنی یا پیامک دنبال می­شود و درآن پیام­های شخصی­‌سازی شده به مشتریان مشخصی ارسال می­گردد.

تصویر یک تلفن همراه که معرف نقش شبکه های اجتماعی در ارتباطات یکپارچه بازاریابی است.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی 

یکی از مهم‌­ترین ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی است که به کسب و کارهای گوناگون کمک می­‌کند تا با مخاطبین بی‌شماری در ارتباط و تعامل باشند.امروزه استفاده از  پلتفرم­های رسانه­های اجتماعی مانند فیسبوک (Facebook)، ایکس یا همان توییتر سابق (X)، اینستاگرام (Instagram)، لینکدین (LinkedIn)، یوتیوب (Youtube) و سایر پلتفرم‌های موجود، برای ایجاد و حفظ روابط با مشتری حیاتی هستند. برندها از طریق این ابزار
می­توانند به صورت لحظه­ای با مشتریان با هزینه به نسبت کمی در ارتباط باشند.

بسته‌بندی (Packaging)

بسته‌­بندی یکی از مهم‌­ترین نقاط تماس مصرف­‌کنندگان با یک محصول است و می­‌تواند یک نقطه تمایز کلیدی برای برندها محسوب شود. این ویژگی علاوه بر اینکه از محصول محافظت می‌کند، می­‌تواند اطلاعات لازم درباره محصول و برند را دراختیار مشتریان قرار دهد.

تصویر بسته‌بندی(Packaging) طراحی شده برای کافه و رستوران عدن(Eden) توسط آژانس برندسازی راهبر
بسته‌‌بندی قهوه‌های بیرون‌بر کافه‌ و رستوران عدن لانژ؛ طراحی شده توسط آژآنس برندسازی راهبر

اهداف کلی ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی

می­‌توانیم به صورت خلاصه اهدافی را که برندها با استفاده از ابزارهای IMC می­توانند به آن دست یابند را مرور کنیم:

·       توسعه آگاهی از برند (Brand Awareness)

·       افزایش تقاضای مشتریان برای یک محصول یا خدمت

·       تغییر در رفتار یا بینش مشتریان

·       افزایش خرید مشتریان و فروش

·       ارتقا و افزایش سهم از بازار

·       ایجاد ترافیک بیشتر در فروشگاه­های آنلاین

·       بهبود تصویر برند

·       انتقال هویت برند به مخاطبین

·       و …

بهره‌گیری اصولی از ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی

استفاده و کمک گرفتن از هر یک از این ابزارها نیازمند شناخت دقیق و کافی از زمینه فعالیت و طراحی و تدوین استراتژی اصولی است. اهمیت ابزارهای IMC در توانایی آن­‌ها برای همکاری با یکدیگر برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی منسجم و قدرتمند است. با ادغام این ابزارها، یک برند می­تواند اطمینان حاصل کند که پیامش در تمام نقاط تماس یکسان است و تصویر برند به صورت قوی­تر و قابل تشخیص‌­تری ایجاد می‌شود. علاوه بر این، ابزارهای IMC شرکت را قادر می‌سازند تا از طریق کانال‌های متعدد به مشتریان دست یابد و شانس تعامل و نرخ تبدیل مخاطبین به مشتریان را افزایش دهد.

چرا ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازریابی در برندسازی اهمیت دارند؟

همان طور که در بخش قبلی به آن اشاره شد، ارتباطات یکپارچه بازاریابی تلاش می­‌کند تا پیام برند به صورت ثابتی از کانال­‌های مختلف به مشتریان و مخاطبان برسد. ثبات در برندسازی عامل بسیار مهمی است زیرا هویت برند را منسجم و مستحکم می­کند. زمانی که مخاطبین با یک پیام واحد از نقاط تماس مختلف مواجه شوند، احتمال اینکه برند را به خاطر بسپارند و به آن اعتماد کنند بیشتر خواهد بود.

استفاده ترکیبی از این ابزارها

استفاده از ابزارهای مختلف IMC به صورت ترکیبی به برندها در بیشتر دیده‌شدن و بیشتر در دسترس مخاطبان بودن کمک میکند. این که از کدام ابزارها کمک بگیریم تا بهترین و مطلوب­‌ترین نتیجه را به دست آوریم، نیاز به شناخت دقیق مخاطب و نوع فعالیت برند دارد. برای مثال رسانه‌­های اجتماعی مانند اینستاگرام برای مخاطبان و مشتریان جوان بسیار جذاب است و این افراد حتی بسیاری از خریدهای شخصی خود را از طریق این پلتفرم انجام می­دهند در حالی که شاید تبلیغات تلویزیونی برای جلب توجه و اعتماد مخاطبان مسن­تر گزینه بهتری باشد، حتی اگر این افراد در شبکه­‌های اجتماعی فعال باشند.

همه عوامل کنار هم برای یک هدف

وقتی ابزارهای IMC به صورت اصولی، یکپارچه و باهم استفاده می­‌شوند، اغلب یک اثر هم افزایی ایجاد می‌کنند و هر یک باعث رشد و ارتقای عملکرد دیگری می­شوند. به عنوان مثال، یک کمپین تبلیغاتی تلویزیونی را می‌­توان با تبلیغات آنلاین، تولیدمحتوا در رسانه‌­های اجتماعی و بازاریابی محتوا تکمیل نمود. این تلاش‌های هماهنگ می‌تواند تأثیر هر ابزار را افزایش دهد و به یک استراتژی مستحکم برندینگ و مارکتینگ قوی‌تر منجر شود.

افزایش ارتباط با مخاطبین

افزایش تعامل و ارتباط با مشتریان از دیگر دلایل اهمیت استفاده از این ابزارها برای برندها است. همان طور که مشاهده کردید، ارتباطات یکپارچه بازاریابی کانال‌­های مختلفی را برای ارتباطات گوناگون با مشتریان در اختیار برندها و مدیران بازاریابی قرار می­دهد که از طریق آن می‌­توانند پیام برند را به صورت عمومی یا شخصی‌­سازی شده به گوش مشتریان برسانند

بسیاری از ابزارهای IMC، داده­‌ها و تجزیه و تحلیل­‌هایی را ارائه می­دهند که به برندها کمک می­کند که عملکردهای بازاریابی خود را اندازه گیری کنند. این داده‌ها و اطلاعات می‌توانند بینش‌هایی در مورد اینکه چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی نیاز به بهبود دارد، به مدیران برند و تیم مارکتینگ داده و امکان بهینه‌سازی مداوم استراتژی‌های برندسازی و بازاریابی را فراهم می­‌آورند.

سخن آخر

زمانی که یک کسب و کار شروع به فعالیت می­کند، هدف مدیران و مؤسسان آن طبیعتاً رشد، توسعه و تبدیل آن به یک برند است. به همین دلیل با تدوین مطلوب­‌ترین و مناسب­‌ترین استراتژی­‌ها تلاش می‌کنند تا به تدریج به اهداف کوتاه و بلندمدت خود برسند. کسب دانش و به کار گرفتن مفاهیمی از جمله ارتباطات یکپارچه بازاریابی از جمله تکنیک‌هایی است که می­تواند در مسیر رشد و توسعه برند به مدیران آن کمک بسیاری کند.

در نتیجه، ابزارهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی مجموعه متنوعی از استراتژی‌ها و تکنیک‌ها هستند که وقتی به طور منسجم و پیوسته استفاده می‌شوند، می‌توانند توانایی مجموعه را برای دستیابی، تعامل و تبدیل مخاطبین به مشتریان افزایش دهند. طی یک برنامه‌ی بازاریابیِ اصولی، داشتن استراتژی IMC برای ایجاد ارزش ویژه برند، افزایش فروش و رقابت در بازار ضروری است.

وارن بافت می‌گوید: ” 20 سال طول می­کشد تا شهرت و اعتبار کسب کنید و 5 دقیقه زمان برای خراب کردن آن کافی است. اگر به این موضوع خوب فکر کنید، راه­های متفاوتی را امتحان می­کنید.”

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *