این محتوا شامل:
Toggleآرکتایپ حاکم و زوایای مختلف این آرکتایپ
همیشه اول و تاثیرگذار بودن در هر مقولهای جذاب است. اما سوالی که احتمالا برایتان پیش خواهد آمد این است که آیا همه افراد قابلیت تاثیرگذاری را دارند؟ چه ویژگیهایی موجب تاثیرگذاری و تعیین کننده بودن ما میشود؟
برای پاسخ به این سوالات همراه آژانس برندینگ راهبر در این سری، از سری مقالههای آرکتایپ برند باشید.
کنترل، هسته مرکزی آرکتایپ حاکم
شاید شما قصد رهبری یک گروه و یا سازمان کوچک را دارید، و یا قصد دارید اولین فرد بازار در یک محصول و یا خدمتی خاص باشید، چیزی که مشخص است این است که برای حاکم بودن باید بتوانید کنترل اوضاع را در دست بگیرید. این شما هستید که برای قدرتنمایی باید بتوانید اولین حرکتها و در برخی موارد اولین ساختارشکنیها را انجام دهید. در واقع آرکتایپ حاکم با تصمیمهایی که اتخاذ میکند، قابلیت هدایت بازار به هر سمت و سویی را دارد.
با آرکتایپ حاکم باش و پادشاهی کن
یکی از شگردهای آرکتایپ حاکم برای موفقیت، ایجاد یک اجتماع محدود، حول محور خودش است.
برای درک بهتر این موضوع بیایید به سطوح مختلف ارزش پیشنهادی یک محصول (product’s value proposition) نگاهی بیندازیم. هر کسب و کاری بنا به نوع کالا و یا خدمتی که ارائه میدهد برای انتخاب شدن از طرف مصرفکنندگان باید یکسری فواید را به مخاطبین خود ارائه دهد. این طیف فواید به 4 دسته زیر تقسیم میشوند:
- فواید کارکردی
- فواید احساسی
- فواید خود ابزاری
- فواید اجتماعی
برندهایی که از آرکتایپ حاکم بهره میبرند عموما دو سطح آخر (خودابرازی و اجتماعی) را هدف قرار میدهند. شما باید با استفاده از محصولات برند مورد نظر خود را جزو سطح خاصی از اجتماع ببینید. اینگونه است که دیگر چشم خود را بر روی خیلی از موارد میبندید و وابسته به برند میشوید.
آیا برندها با آرکتایپ حاکم متولد میشوند؟
در بسیاری از جلسات ایدهپردازی برای تولد شخصیت یک برند، هنگامیکه با صاحبین و یا مدیران یک برند همفکری میکنیم، این دیالوگ به وجود میآید که ما قصد داریم که رهبر بازار شویم. اما به نظر شما هر برندی در ابتدای کار قادر به حاکم و یا به اصطلاح لیدر بودن را دارد؟
همانطور که در بخشهای پیش گفتیم، یکی از خصوصیاتی که برندی با آرکتایپ حاکم باید داشته باشد، کنترل و قابلیت جهتدهی به بازار است. بیایید برای بهتر متوجه شدن این موضوع به برند اپل، به عنوان لیدر بازار گوشی تلفنهمراه نگاهی بیندازیم. این برند با حذف کردن شارژر از داخل جعبههای تلفن همراه، حرکتی عظیم و انقلابی را آغاز کرد. در ابتدا بسیاری این کار اپل (Apple) را به اصطلاح کمفروشی دانستند اما به سرعت دیدیم که سایر رقبا (سامسونگ) هم از این حرکت الگو گرفته و شارژر را از داخل جعبه گوشیهای جدید خود حذف کردند.
استبدادگری، آفت آرکتایپ حاکم
یکی از مواردی که هر برندی به عنوان رهبر بازار باید به آن توجه داشته باشد، پرهیز از استبداد و توجه به سلایق و نظرات متفاوت مصرفکنندگان است. بهترین نمونه برای این مورد برند نوکیا (Nokia) است. برای متوجه شدن عمق فاجعه به تیتر مجله فوربز در سال 2007 نگاهی بیندازیم.
«آیا کسی می تواند نوکیا را با یک میلیارد کاربر، از تخت پادشاهی به زیر کشد؟»
این تیتر درست در همان سالی زده شد که “استیو جابز” با رونمایی از اولین گوشی هوشمند برند اپل تحت نام آیفون، با فقط یک دکمه فیزیکی انقلابی در این صنعت به وجود آورد. برند نوکیا که خود را در جایگاهی دست نیافتنی میدید خیلی دیر به فکر رقابت با سایر رقبا در زمینه تلفن همراه هوشمند افتاد. همین عدم چابکی و خود را جدا از بقیه دانستن، موجب شد این برند زمانی با محصولاتی که توان رقابتی با سایر محصولات را نداشتند وارد این بازار شود که دیگر خیلی دیر شده بود.
آرکتایپ حاکم، پارامتری برای سنجش موفقیت
تبدیل شدن به یک سبک زندگی، یکی از مواردی است که همیشه برندهایی با آرکتایپ حاکم بر روی آن حساب باز میکنند. مخاطبین هدف اینگونه برندها بسیار مایلند که به صورت خیلی نامحسوس توسط این برندها قضاوت شوند. بله درست شنیدید، باید برند شما به عنوان یک برند حاکم بازار، بتواند نمادی از موفقیت و جایگاه بالای اجتماعی افراد باشد. اگر بتوانید این طرز تفکر را در بازار و در میان مخاطبین خود ایجاد کنید، گام بسیار مهمی در راستای حاکمیت بازار برداشتید.
آرکتایپ حاکم، دوستدار نظم و انضباط
کهن الگوی حاکم، بر خلاف آرکتایپ یاغی، با در دست گرفتن کنترل به دنبال جلوگیری از هرج و مرج است. حاکمان با نیازشان به قدرت و تلاش به حفظ آن تعریف می شوند، به همین منظور امنیت و نظم یکی از اصلیترین ابزارهای این برندها برای پیادهسازی استراتژیشان است. برندهایی با کهن الگوی حاکم سعی در ایجاد فرهنگ احترام به قوانین دارند، چون این قوانین هستند که باعث ابقای آنها بر مسند قدرت میشود. برندهای حاکم از سختی رویهها لذت میبرند و با شکستهشدن قوانین اخم میکنند.
لوگوی برندهای حاکم، نمادی از قدرت
یکی از ابزارهای اصلی برندهای حاکم برای به رخ کشیدن قدرتشان، لوگوی برند است. لوگو این برندها باید دارای خطوط ضخیم و اشکال برجسته باشد تا حس قدرت و اعتماد به نفس را ایجاد کند. استفاده از رنگ های سلطنتی مانند طلایی، نقره ای و مشکی می تواند برای انتقال اقتدار برند مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، از رنگ های روشن مانند قرمز و در برخی موارد بنفش، می توان برای جلب توجه بینندگان و ایجاد احساس اهمیت یا برتری استفاده کرد.
یک لوگوی مناسب برای برندی با کهن الگوی حاکم باید نمادی از قدرت، ثبات و انتقالدهنده حس رهبری باشد.
رولکس: حاکم بیچون و چرای زمان
همیشه وقتی صحبت از برندهایی با آرکتایپ حاکم میشود، یکی از اولین نامهایی که به یاد هر فردی میآید برند رولکس است (Rolex) است.
رولکس که در سال 1905 تأسیس شد، نام خود را به عنوان نماد جهانی پرستیژ، موفقیت و قابل اطمینان بودن در هر نقطهای از کره زمین بر سر زبانها انداخت.
این برند که توسط هانس ویلسدورف و آلفرد دیویس، بنیانگذاری شد، سفر اعجازانگیزش را با واردات قطعات دقیق ساعتهای سوئیسی و بدنه باکیفیت انگلیسی آغاز کرد و در ادامه برای نوآوری ساعتهای مچی، با دستاوردهای شاخصی مانند اولین ساعت مچی ضدآب به نام اویستر “Oyster” و اولین ساعت اتوماتیک (self-winding watch) تکامل یافت. ساعتهای رولکس بشریت را در لحظات مهم تاریخی، از قله اورست تا درازگودال ماریانا همراهی کردهاند و بر جایگاه، دوام و عملکرد برتر آن تاکید میکنند. امروزه، تعهد این برند از زیبایی، ساخت دقیق و نوآوریهای پیشگامانه فراتر رفته و تمام تمرکز خود را به بالاتر بردن جایگاه اجتماعی مصرفکنندگان خود معطوف کرده است.
“رولکس: صدای اقتدار و نگارش شکوه”
لحن برند رولکس در تمامی کانالهای ارتباطی با مخاطبین خود نمایانگر اعتماد و اطمینان خاطر است و تضمین کیفیت بی نظیری را ارائه می دهد. رولکس اصولا از کلماتی استفاده میکند که به طور همزمان آرزومند و آرامشبخش است و به مخاطبانش قول میدهد که یک شریک قابل اعتماد در سفرشان به سوی موفقیت داشته باشند.
فونت مورد استفاده توسط رولکس که با نام ” رولکس تایپ ” شناخته می شود، ظرافتی بی انتها دارد که یادآور حروف سنتی Garamond (فونت Garamond یکی از فونتهای کلاسیک با ظاهری زیبا و خوانا است که معمولاً در متون رسمی و کتابها استفاده میشود) است. شما در وهله اول با مشاهده این فونت، حسی از اصالت را دریافت خواهید کرد که از دیگر ویژگیهای برندی حاکم است.
هر رولکس روایتگر یک داستان (Every Rolex Tells a Story)
یکی از موفقترین کمپینهای رولکس به عنوان یک برند با آرکتایپ حاکم، کمپینی با حضور جیمز کامرون کارگردان مطرح هالیوود ( کارگردان آثاری همچو تایتانیک، آواتار و ترمیناتور) معروف به «هر رولکس روایتگر یک داستان » است. این کمپین به زیبایی هرچه تمامتر سفر چشمگیر کامرون و رابطه استوار او با رولکس را در هم می آمیزد و ساعت های رولکس را به عنوان همراهان قابل اعتماد در لحظات مهم زندگی معرفی می کند.
در این ویدیو، کامرون تجربیات الهامبخش خود را از کارگردانی فیلمهای اعجازانگیزی مانند «تایتانیک» و «آواتار» تا کاوشهایش در عمیقترین بخشهای اقیانوس، در درازگودال ماریانا بازگو میکند. در طول این داستانها، فقط یک چیز ثابت وجود داشت، آن هم ساعت رولکسی که جیمز کارمرون به دست داشت بود.
آدمها همیشه میآیند و میروند، این رولکس است که میماند
در یک لحظه که میتوان طلاییترین بخش این ویدئو دانست، کامرون با اشاره به دستش می گوید:
“مردم می آیند و می روند… اما ساعت همیشه اینجاست.” این عبارت حضور ماندگار و قابل اطمینان بودن رولکس را در بر می گیرد و وجهه برند را به عنوان یک شریک قابل اعتماد در سفر به سوی موفقیت، تقویت می کند. این کمپین با اطمینان خاطر دادن به افرادی که برای برتری تلاش می کنند به آنها تعهد همراهی در هر نقطهای از جهان را میدهد.
آرکتایپ حاکم در پادکست رادیو برند
تیم پادکست رادیو برند که یک پادکست تخصصی در حوزه برندینگ و مسائل روز دنیای برندسازی است، یک اپیزود را به صورت تخصصی به آرکتایپ حاکم و کاربردهای آن در دنیای برندسازی اختصاص داده است. شنیدن این اپیزود میتواند دیدگاه جامعتری را در مورد این آرکتایپ به شما بدهد.
سخن پایانی
آژانس برندینگ راهبر در این مقاله به تمامی زوایا و ابعاد کهن الگوی حاکم پرداخت. همانطور که گفته شد شما نمیتوانید از ابتدا برندی حاکم بازار متولد کنید. موضوعی که برای یک برندی که قصد دارد سهم بزرگی از بازار را از آن خود کند بسیار مهم است، دوربرد و آینده برند است. تمامی حرکتهای ما باید در راستای لیدر بازار شدن برداشته شود تا بتوانیم در آینده ادعای رهبری بازار را داشته باشیم.
شما کدام یک از برندها را به عنوان برندی شایسته برای آرکتایپ حاکم میشناسید؟
بدون دیدگاه